سال 1391 مبارک
بالاخره سال 90 هم تموم شد.امسال اولین باری بود که با مامان و بابا کنار سفره نشستم.البته پارسال این موقع من تو دل مامانم بودم و میشنیدم که مامان و بابا می گفتن سال دیگه این موقع هستی کنارمونه و حالا من کنارشون بودم :) فقط کاش می گذاشتن من اون تخم مرغا رو بکوبونم به هم یه دستیم به اون ماهیا بزنم اون سبزه هم خیلی واسه کندن خوب بودااااااااا ولی تا اومدم به خودم بجنبم همه اونا از رو زمین جمع شد من نفهمیدم چی شد.
من از مامان و بابا یه خانم خرس گنده هدیه گرفتم
اینم من و خانم خرسه :)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی