هستیهستی، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره

دنیای من

از مامان به هستی

1390/8/9 9:06
نویسنده : هدی
748 بازدید
اشتراک گذاری

به نام مهربانی که به من اجازه داد لذت شیرین مادر بودن را احساس کنم...

دخترم برایت می نویسم تا روزی که همه این روز ها را پشت سر گداشتیم بخوانی و بدانی که همیشه دوستت داشتم ،دارم و خواهم داشت...

و آن زمان که تو قدم به هستی گذاشتی من دوباره متولد شدم و حالا دوباره زندگی می کنم.با نفس تو نفس می کشم با نگاهت می بینم و با لبخندت شادی از آن تمام لحظه های من می شود و من پروردگارم را سپاس می گویم که فرصتی دوباره برای عشق ورزیدن به من داد.

بودنت را دوست دارم.خنده های شیرینت را، نگاه مهربانت را  وقتی به من خیره می شوی .وقتی در آغوش من آرام میگیری انگار زمان می ایستد و ثانیه ها و لحظه ها نظاره گر این حس ملکوتی اند. نظاره گر این فرشته آسمانی که آرامش و پاکی را با خود به ارمغان آورده.

تمام غمهایت مال من و تمام خوبیها و شادی ها مال تو.بهترین ها و زیباترین ها را برای تو عروسک کوجکم آرزو می کنم. برای تو هدیه آسمانی من....

 

هستی و مامان 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

بابا
9 آبان 90 9:30
like....
هدی مامان مبین
9 آبان 90 17:57
خیلی زیبا و عالیییییییییییییییی نوشتی پراز احساس مادرانه عکستون خیلی قشنگه پایدار باشید
شـــایلین
17 آبان 90 15:32
مادر نیستم اما حس مادری برایم کاملاً ملموسِ، عشق را بینظیر به زبان آوردید، سلامت باشی مـــادر عزیز
مامان آراز
10 دی 90 12:41
واااااااااااای خدا چه ماهه این عکس
نازی -بوس بوس

ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای من می باشد