هستیهستی، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

دنیای من

قرار نی نی سایتی

امروز من با کلی نی نی جدید دوست شدم :) من و مامان و نی نی ها و ماماناشون رفتیم پارک گفتگو البته من خوابم برد و تو نصف عکسا خواب بودم ولی از اینکه این همه دوست جدید پیدا کردم خوشحالم :) اینم اسم دوستام :  رادوین(البته از قبل باهاش دوست بودم)،تینا،مبین،رها،نیاز،شهداد،سامیار،یکتا،تایماز   ...
26 مهر 1390

6 ماهگی من

امروز 16 مهر نیست ولی طبق تقویم و محاسبه روزها من 6 ماهم شده امروز من یه حرفی رو گفتم که مامانم خیلی خوشحال شد. (م) نمی دونم این حرف به چه دردی می خوره ولی به زودی می فهمم :) اینم منم با جوجو هام در حالی که هر چی سعی می کنم جولو نمی رم :)   ...
13 مهر 1390

گردش یک روز تعطیل

 من برای بار دوم یه روز تعطیل رفتم باغ مادر جون.اونجا خیلی حیوونای مختلفی دیدم از جمله این غازه که نمی دونم چرا من و اینجوری نگاه می کنه.  یه عالمه هم انگور اون جا بود که می خواستم بخورم ولی نمی دونم چرا نذاشتن       ...
26 شهريور 1390

سینه خیز رفتن من

من امروز کلی غلت زدم و سینه خیز رفتم. البته اگه کسی پشت پام و نگیره که من بتونم حرکت رو به جلو داشته باشم شدیدا اعتراض می کنم و صداهایی از خودم در میارم که مامانم از اون به جیغ تعبیـر می کنه    ...
26 شهريور 1390

اولین بار که غذا خوردم

بالاخره منم یه غذایی غیر از شیر خوردم .البته غذا که چه عرض کنم یه قاشق یه چیز بی مزه ای به ما دادن بعدم هی می گفتن شروع کردیم غذا بهت بدیم. اگه همه غذا ها اینجوریه اصلا من همون شیر بخورم بهتره         ...
18 شهريور 1390

پنج ماهگی

بالاخره 5 ماهم تموم شد.حالا دیگه خودم می تونم غلت بزنم.تازه مامانم گفته قراره دیگه بهم غذاهای خوب و خوشمزه بده:)   ...
16 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای من می باشد