هستیهستی، تا این لحظه: 13 سال و 29 روز سن داره

دنیای من

اولین بار که غذا خوردم

بالاخره منم یه غذایی غیر از شیر خوردم .البته غذا که چه عرض کنم یه قاشق یه چیز بی مزه ای به ما دادن بعدم هی می گفتن شروع کردیم غذا بهت بدیم. اگه همه غذا ها اینجوریه اصلا من همون شیر بخورم بهتره         ...
18 شهريور 1390

پنج ماهگی

بالاخره 5 ماهم تموم شد.حالا دیگه خودم می تونم غلت بزنم.تازه مامانم گفته قراره دیگه بهم غذاهای خوب و خوشمزه بده:)   ...
16 شهريور 1390

3 ماهگی

این عکس و خاله شکوفه وقتی رفته بودیم خونشون از من گرفته.خاله شکوفه خیلی عکس از من داره ها ...
8 شهريور 1390

من و عروسکام

من 2 ماهم تموم شده. مامانم می گه که من کارای جدیدی می کنم. بعضی وقتها که بهش لبخند     می زنم خیلی خوشحال می شه.اینم منم با عروسکام.  :)   ...
27 خرداد 1390

من اومدم :)

من روز 16 فروردین سال 1390 پا به این دنیا گذاشتم و مامان و بابا اسم من رو هستی گذاشتند.من حالا اینجام و خیلی راه دارم که برم و خیلی کارا هست که باید انجام بدم. ...
6 خرداد 1390

تولد دوستم

چند روز پیشا تولد دوستم امیر علی بود که دیگه الان 1 سالش شده.منم چند روز دیگه 1 سالم می شه هااااا! من اونجا خیلی دلم می خواست همه چیو بردارم بررسی کنم خیلیم با ماشینای امیر علی بازی کردم چرا من اصلا از این ماشینا ندارمممممم  خلاصه خیلی خوش گذشت. اینم چند تا عکس از اون شب و من نفهمیدم آخرش امیر علی چی می خواست به من بگه که نگفت خجالت کشید شاید می خواست اون خیار گاز زده هرو بهم بده  ...
29 فروردين 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای من می باشد